امسال «چ» عیار جشنواره است


ادامه نوشته

از فلسفه تا شعر

به بهانه انتشار کتاب سوم "سیر تفکر معاصر" نوشته ی دکتر محمد مددپور


 "... کتاب حاضر روایت این تطور تاریخی پس از عصر صفوی است که اساس بحث را بر خلاف مفهوم غربزدگی به معنی متعارف لفظ که همان غرب مآبی است ، بر پایه ی سیر نیست انگاری و ظهورات این نیست انگاری قرار داده است .بنابر این از شرح غرب مابی صِرف پرهیز شده است.بی تردید هنوز کتاب غربزدگی جلال آل احمد خواندنی ترین اثر در این باره است.اما او نیز چون طالبوف ، مجد الملک سینکی ، جمال زاده ، حسن مقدم ، احمد کسروی و دیگران به شرح ماهیت نیست انگاری نپرداخته و صرفا ظهورات غرب مآبی اقتصادی و صنعتی و فرهنگی را به شرح آورده است... 

ادامه نوشته

اگر خون دل ، خون دل خورده ایم !

من المونین رجال صدقوا ما عاهدوالله فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا 

شعر خوش شهامت و شور رشادتی

شمع همیشه روشن شهر شهادتی

 

فرمانده

 

 

هنگام وداع ! فرا رسیده است

شمعی بود ، از دنیای خود جدا شد ، به پهنه ی عالم قدم گذاشت ، به دام عشق پروانه افتاد ، اسیر شد، سوخت ، گرفتار شد.

اما از خواب بیدار شد ، هرکس به سوی کار خویش رفت ، همه رفتند و او را تنها گذاشتند ؛ شمع دور افتاده.

شمع بودم ، اشک شدم ؛ عشق بودم ، آب شدم ؛ جسم بودم ، روح شدم ؛ قلب بودم ، سوز شدم  ؛آتش بدوم ، دود شدم.

(شهید دکتر مصطفی چمران از کتاب "عارفانه")

 


 شهید چمران : تملک نفس ، علی را بر حوادث و مشکلات غالب کرده بود ...

 تو نيروانايي _ شهيد چمران

ادامه نوشته

تو نیروانایی

شهيد چمراناز تو ميگريزم زيرا جاذبه اي شديد حس مي كنم

تو درياي پاك و عميق و آرامي و من موج بي تاب و جوشان و خروشانم

آنجا كه مرا مي خواهي من مي گريزم و آنجا كه من به تو پناه مي برمتو از من مي گريزي

تو آسماني ، پاك و صاف و بي نهايت با آرامشي خدايي ، كه تا ابديت امتداد داري و من شهابي آتشين و بي صبرو مضطربكه حتي لحظات كوتاه عمربر دوشم سنگيني مي كند

من كودكم تو مادري ، ولي ميخواهي از دامان پر مهرت دست بردارم و در معركه هاي سخت زندگي آبديده شوم


تو خدا را ميشناسي و ميبيني و ميپرستي

و من مي خواهم از راه تو خدا را لمس كنم

تو هواي پاكي كه همه جا را پر كرده اي و من مرغي مغرور و بلند پرواز كه نميخواهم بر سينه ات به طيران درآيم

تو روح لطيفي كه رابطه ي انسان و خدا را به وجود مي آوري؟ و من گمشده اي كه به دنبال گمگشته ي خود ، ميخواهم از نردبان روح تو به معراج روم و محبوب ازلي خود را بيابم

تو نيروانايي ، و من دلهره ام كه ميخواهم همه ي وجود خود را در پاي تو قرباني كنم

من شهيدم و تو شاهدي كه بر شهادت من شهود داري

 


شهيد مصطفي چمران

از كتاب تازه منتشر شده ي عارفانه