همه با هم


ادامه نوشته

فکر هرکس به قدر همت اوست


ادامه نوشته

دیپلماسیِ مردی که آمد


ادامه نوشته

زندگی با امید


ادامه نوشته

محمدجواد راستش را بگو! چه کار کردی با آبرویم بابا؟

چندساعتی می شود که تردیدی جدی نسبت به بخش هایی از دعا و یادداشت «اللهم انصر الاسلام و اهله» ام پیدا کرده ام. همچنین درمورد نتیجه و چگونگی توافق ژنو. امشب در جلسه خاص و مهمی شرکت کردم که خیلی مرا به فکر واداشت. مرا و خیلی های دیگر را.

بعد از جلسه داستان نویس بزرگ، عزیز و ضدانقلابی بهم گفت: «حسن بی خیال. بی خیال سیاست. دست بردار. اگر دنبال خدمت به وطنت هم باشی باید فرهنگ و هنر را جدی بگیری». قبول. ولی من دلم می خواهد خودم از نزدیک ببینم و بفهمم چه اتفاقی دارد برایم می افتد. و برای وطنم. و به آن عزیز سفر کرده هم گفتم: خاک وطن که رفت چه خاکی به سر کنم؟

البته هنوز قضاوت و مطالعه ام در این زمینه تمام نشده است.

ولی آخر چطور بخوابیم؟ امشب به جز من اعصاب ده دوازده نفر دیگر هم حسابی به هم ریخته.
تو چه کار کردی محمدجواد؟در آن یادداشت از «همسران احمق» سخن گفتم. باری الآن مطمئنم که احمق ترین همراهان دو گروه بودند. یکی آنها که نمی توانستند جلوی هیجان زدگی و ذوق زدگیشان را در اولین تماس لمسی با کراوات قرمز بگیرند (اصلا دیگه مرگ بر آمریکا نگیم!). یکی آنها (آن نخبگان و مسئولانی) که در اوج روزهای مذاکرات ژنو که بچه های انقلاب در خط مقدم داشتند می جنگیدند، اینجا در داخل مدام از فقر و بدبختی و بیچارگی و خزانه خالی و ... حرف می زدند.

ندا سپانلو | محمدرضا شهیدی فر | محمود احمدی افزادی

حسن روحانی در تلویزیون

جدا از همه مسائلی که به وضوح در گزارشِ عملکردِ هشت ساله‌ی آقای روحانی در تلویزیون دیدیم، جدا از مباحث اقتصادی و سیاسی، جدا از خوبی‌ها و بدی‌ها، جدا از چراییِ حضور کتاب دا، جدا از مستند تبلیغاتی انتخاباتی پیش از مصاحبه، جدا از دیگر حواشی، جدای از شدتِ شعاری و تصنعی و پوپولیستی و فیسبوکی بودنِ بخش فرهنگی و جدا از اینکه اجرای خانم «ندا سپانلو» تقریباً خوب و شیک و محترمانه و حرفه‌ای بود؛ اگر روزی ثابت شود که مجری‌های این برنامه با نظر دفتر رئیس‌جمهور انتخاب می‌شوند _نه صدا و سیما_ واقعاً باید برای دولتِ یازدهم به خاطر اجرای تصنعی، لوس، مسخره و مجیزگویی آقایان «محمود احمدی افزادی» و «محمدرضا شهیدی فر» (مخصوصاً این دومی) متأسف بود. چند جایی فکر می‌کنم خود رئیس‌جمهور هم از لحن آقای شهیدی فر خجالت کشید. حالا بحث مجیزگویی و پاچه خواری و آقا ما هم هستیم، یک طرف؛ ادا اطوارهای مخنثانه‌ی آقایان و عشوه و میمیک‏ های مشمئزکننده‌ی چهره‌شان یک طرف.

جالب اینکه دیدیم استاد زیباکلام هم از دستشان در رفته است و در این یک سخن با ما هم سخن است:

«اشکال بعدی ای که در ارائه گزارش صد روزه از سوی رئیس جمهور وجود داشت به سه مجری این برنامه برمی گردد که البته خانم سپانلو از دو مجری دیگر معقول تر بود. آدم انتظار دارد کسی که در برابر رئیس جمهو می نشیند و مصاحبه می کند ضمن حفظ احترام رئیس جمهور از وجاهت برخوردار باشد و سوالاتی را مطرح کند که مردم بیشتر به دنبال دانستن آن ها هستند.»


دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا؟

اللهم انصر الإسلام و اهله

حسن روحانی خانواده شهدای هسته ای
حسن روحانی در جمع خانواده شهیدان هسته ای | ایسنا

همه چیز درباره توافقنامه هسته‌ای ایران و ۱+۵


ادامه نوشته

۸۸

دیروز در بخش‌های خبری صداوسیما، مستند خبری کوتاهی به نام «حرمت شکنان» با موضوع حوادث عاشورای ۸۸ پخش شد ...
ادامه نوشته

آیا رهبر انقلاب ضد انقلاب شده؟

حسن روحانی سازمان ملل
ادامه نوشته

آقای رئیس ؛ خانم ها ؛ آقایان

یک: خوشحالم که صحبت‌های حسن روحانی در سازمان ملل را به طور کامل و زنده دیدم.

دو: داشتم به این فکر می‌کردم اگر آن آقای محترمی که من در انتخابات 92 طرفدارش بودم رئیس‌جمهور شده بود آیا در این نشست عمومی سازمان ملل می‌توانست به خوبی روحانی سخن بگوید؟ دیگر نامزدها چی؟

سه: امروز همه متحد شده‌اند که آمریکا شکست بخورد. با استفاده از تکنیکِ «ندادن بهانه دست دشمن». دقیقتر اینکه به نظرم دیگر آمریکا شکست خورد، و خیلی مهم نیست واکنش بعدیش چه باشد.

چهار: یعنی واقعاً در این شرایط حساس کشور هم رسانه‌های سیاسی ما بی‌شعوری می‌کنند؟ یعنی اهل تفریط می‌گویند روحانی کرنش کرد؟ و افراطی‌ها می‌گویند روحانی نرمشی نداشت؟ خدا کند این چند روز را دوام بیاورند.

پنج: بالأخره این نقطه‌ی قوت آقای روحانی ست. امروز روز درخشش ایشان است. نه تاکید بر عزتمندی او را از هوشمندی باز داشت نه توجه به هوشمندی او را از عزتمندی غافل کرد. هم هوشمندانه سخن گفت، هم عزتمندانه.

شش: و چقدر هم زیبا که نماینده ایران در سازمان ملل بیتی از ایرانی‏ ترین شاعر _فردوسی_ خواند:

بکوشید نیكی به کار آورید
چو دیدید سرما، بهار آورید

آیه‌ای هم که در آخر سخنانش خواند خوب و به جا بود.

هفت: هرچند که در سیاست داخلی بعضاً رفتارهای ناپسندی دیده می‌شود، اما با توجه به این جلوه‌ی روشنِ دولت در سیاست خارجی، «امشب» خوشحالم که رئیس‌جمهورم حسن روحانی است. کلا هرچه جلوتر می رویم نظرم نسبت به روحانی بهتر می‌شود.

هشت: حقیقت این است: من همواره همه تلاشم را برای دوست داشتم رئیس جمهور نادلخواه کشورم کرده‌ام و می‌کنم و این را وظیفۀ ایرانی‌بودن خودم می‌دانم. حال اینکه نتیجه‌ی این تلاش چه خواهد شد به عملکرد او و دولتش بستگی شدیدی دارد.

مقایسه و موازنه


جهانگیری نهاوندیان مشایی رحیمی بقایی

از بحث «دشمن دانا» و «نادانِ دوست» گذشته، نکته ای را که نمی توان نادیده گرفت تفضل و رشد کیفی انتصابات رئیس جمهور کنونی نسبت به انتصابات رئیس جمهور پیشین است. مثلا سرپرستی نهاد ریاست جمهوری که زین پیش در دست چهره های واقعا تاسف آوری مثل آقایان «مشایی» و «بقایی» بود اکنون چهره درخشانی مثل «نهاوندیان» را دارد. با همه اختلاف سلیقه سیاسی نمی توان این بالا رفتن کلاس کار را نادیده گرفت. یا به جای آقای «رحیمی» که در کنار توانایی هایش ابهامات خاصی هم داشت، اکنون «اسحاق جهانگیری» آمده که هم در سلامت اخلاقی بسیار چهره مطمئن تری است هم توانایی هایش در حد یک رئیس جمهور است. وقتی اطرافیان تو هرکدام از نظر توانایی و همچنین اخلاق و شخصیت برای خود وزنه ای باشند دیگر نمی توانی به آنها زور بگویی، آنها هم هوس نمی کنند با مجیز گویی تو را فریب دهند. اگر خواستی اشتباه کنی جلویت را می گیرند، و اگر خواستی خدمت کنی بازوهای توانایت می شوند.

بعد از جلسه رای اعتماد، این جناب نهاوندیان با آقای باهنر در گفت و گوی ویژه خبری شرکت کردند. هم در صورت هم معنا، این مرد به قدری دقیق و زیبا و فهمیده صحبت کرد که خاطره بد
نوبخت - باهنر را فراموش کردم. با توجه به منصوبین قبلی، سمتِ «سرپرستی ریاست نهاد جمهور» در نظر آدم خوار و بی مقدار بود. مثلا فکر کنید اگر احمدی نژاد روحانی بود اکنون چه کسی را بر این مسند سوار می کرد؟ نهایتا آقای «فریدون» را. چه اینکه او هم به نظریه ی «بگذار اطرافت را کوتوله ها پر کنند تا تو سرو به نظر آیی» معتقد بود.

محمدرضا باهنر | محمدباقر نوبخت

محمدرضا باهنر محمدباقر نوبخت

خلاصه که برنامه ی جالبی بود، و بیشتر از جالب، مهم بود. یعنی هم ارزش دیدن داشت هم اهمیت دیدن.

ادامه نوشته